از نردبان ِ موهایت که پایین می آیم،
در حیاط خلوت شانه هات ...
مهمانم کن به نوشیدن ِ یک فنجان
لبریز از شراب سرخ لبت !
و راهی ام کن ...
راه ِ زیادی نمانده
مقصد بعدی:
" ایستگاه اول قلب تو"
زخم زندگی ات منم
همه به زخم هایشان دستمال می بندند
تو
اما
به زخمت
دل بسته ای
C†?êmê§ |